مهدی یراحی و سودایی که هرگز محقق نشد
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۸۳۷۶۶
یراحی به حق خواننده خوبی است، اما همیشه در آن میانهها مانده؛ در حالی که او میخواست آن بالاها باشد... سودای بودن در صدر را داشت؛ سودایی که از راه سالم و فعالیتِ عادی و قانونی هرگز دست یافتنی نبود برای یراحی. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مهدی یراحی در طول دوران فعالیتش در عرصه موسیقی، کیفیتی قابل قبول ارائه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نکته اصلی اما اینجاست که یراحی در طول دو دهه فعالیت در عرصه موسیقی پاپ، هرگز نتوانست از خوانندگانِ شماره یکِ پاپ باشد. او میخواست و البته همه خوانندگان میخواهند که در معرض توجه باشند و طرفداران زیادی داشته باشند و به اصطلاح شماره یک باشند. خوانندگان معمولا میخواهند در هر ماه، چندین سانس کنسرت برگزار کنند و درآمد بالایی داشته باشند و همواره در معرض توجه باشند.
واقعیت اما چیز دیگری است.
مهدی یراحی بازداشت شد
برخی از خوانندگان در برهه زمانی مشخصی میآیند و به سرعت مشهور میشوند و به سرعت در صدرِ پرفروشها قرار میگیرند و به سرعت هم فراموش میشوند؛ یراحی حتی این اتفاق هم برایش رخ نداد؛ یعنی حتی برای بازه زمانی مشخصی هم نتوانست پرطرفدارترین و پرفروشترین باشد.
برخی دیگر از خوانندگان که تعدادشان انگشتشمار است، توانستهاند در طولِ سالیانی دراز، نام خود را در صدر نگهدارند؛ حال چه از نظر داشتنِ طرفدارانِ بسیار و چه از نظر فروش در کنسرتهایشان. تعداد این خوانندگان به شدت انگشتشمار است. در موسیقی پاپ ایران و در چند دهه گذشته شاید تنها سه خواننده باشند که این مهم را عملی کردهاند؛ محسن یگانه، رضا صادقی و محسن چاوشی(البته او کنسرت برگزار نمیکند اما همیشه از پرطرفدارترینها بوده است)
یراحی اما در هیچ کدام از این دو دسته راهی نداشت. یعنی نه به صورت مقطعی توانست رکورددار برگزاری کنسرت باشد و مثلا در طول یک سال بتواند بیش از 200 سانس کنسرت برگزار کند و نه هرگز جایی در میانِ خوانندگانِ همیشه در صدر داشت.
یراحی به حق خواننده خوبی بود، اما همیشه در آن میانهها ماند. در حالی که یراحی میخواست آن بالاها باشد... سودای بودن در صدر را داشت؛ سودایی که از راه سالم و فعالیتِ عادی و قانونی هرگز دست یافتنی نبود برای یراحی؛ که اگر بود در این دو دهه گذشته حتما به آن میرسید.
شاید بتوان گفت که ماجرای نرسیدن به قلهی موسیقی پاپ ایران برای مهدی یراحی از سال 1396 قطعی شده بود. او پس از سالها فعالیت متوجه شده بود که از راهِ فعالیت منطقی و قانونی نمیتواند خود را به میان پرکاران عرصه برگزاری کنسرت برساند؛ لذا راه دیگری را برگزید...
سال 1397 بود که مهدی یراحی یونیفورم کارگران بازداشتشده اعتراضات کارگری خوزستان را پوشید و نماهنگ پارهسنگ را هم منتشر کرد. این آغازی بود برای فعالیتهای سیاسی مهدی یراحی...
از آن زمان تا کنون، مهدی یراحی چند اثر دیگر را هم به صورت غیرقانونی ساخته و منتشر کرده است. البته بیشتر این آثار در حال و هوای مسائل اجتماعی بود و اعتراضهایش هم مصداقهایی در جامعه داشت. از این رو هرگز با برخوردی سفت و سخت از سوی مراجع قضایی مواجه نشد.
مهدی یراحی: شیطنت کردم و تصمیم ارشاد را میپذیرم
از جمله مواردی که در این سالها یراحی نسبت به آنها واکنش نشان داده میتوان به موارد زیر ارشاره کرد؛ همراه بردن بطری آبی گلآلود از رود کارون، ماسک زدن و رفتن روی صحنه برای حمایت از مردم خوزستان و رفع آلودگی هوای این منطقه و کنسرت برای حاشیهنشینان تهران در کوره آجرپزی در منطقه شمسآباد؛ همه این موارد را میتوان پذیرفت؛ شکی نیست که همه ما نسبت به گلآلود بودن آبِ خوزستان اعتراض داشتیم و از مسئولان خواهان پیگیری بودیم. وجود ریزگردها در جنوب غربی کشورمان مسئلهای بود که رفع این مشکل، مطالبه عموم مردم بود. پس وقتی یراحی هم در این راستا حرکتی انجام میدهد، خیلی مخالفتی با او نمیشود.
یراحی بالاخره در 3 شهریور 1402 ترانهای جدید منتشر کرد که عنوانش «روسریتو» بود. او در این ترانه رسما به تبلیغ بیقانونی و شکستن نرمهای اجتماعی و تشویقِ دختران برای برداشتن روسریهایشان میپردازد. این اتفاقی است که باعث بازداشت شدن مهدی یراحی شده است. این آهنگ دیگر یک مطالبهگری از سوی مردم درباره یک معضل اجتماعی نیست؛ در واقع این آهنگ مسائل بسیاری را در هم میشکند و رسما، دختران و زنان کشورمان را به سمت بیحجابی تشویق میکند. از سوی دیگر این اتفاق درست در زمانی افتاده که اوضاع جامعه در آرامش به سرمیبرد و چنین اتفاقاتی میتواند جامعه را ملتهب کند.
فراموش نکنیم که سال گذشته و در جریان اتفاقاتی که پس از مرگ خانم مهسا امینی رخ داد، هزینههای گزافی به کشور و مردم وارد کرد.
آنچه مشخص است اینکه مهدی یراحی به عنوان خوانندهای که در مرکز توجهات و یا جزو افراد خیلی شاخص در حوزه موسیقی پاپ نبود، با ارائه چنین کارهایی تلاش دارد در مرکز توجهات قرار بگیرد. وگرنه هستند خوانندگانی که دیدگاههای اجتماعی دارند، گاهی حتی به موضوعی اعتراض دارند و نظرشان را هم بیان میکنند؛ ولی هرگز خود و هنرشان را خرجِ بازیهای جریان ضدایران نمیکنند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: مهدی یراحی مهدی یراحی موسیقی پاپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۸۳۷۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!
کنکور و ماادریک کنکور! در دو روز گذشته یکبار دیگر آن مناره عظمای نظام تعلیمی ما با افتخار برپا شد. با آنکه به حقیقت یک چاله است، صدها برابر عمیقتر از آن منارهای است که برپا و تظاهر میشود. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، غلامرضا صادقیان در یادداشتی نوشت: اکنون از کنکور گریزی نیست، اما اگر در سه دهه اخیر جستوجو کنید، صدها بار (صدها یعنی صدها) کسانی از وزیران علوم و آموزشوپرورش و نمایندگان پر ادعای مجلس و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و بسا کسان باربط و بیربط دیگر وعده دادهاند که کنکور را چند سال دیگر (و حتی سال بعد) حذف خواهند کرد و اکنون کنکور همچنان قامت برافراشته و ایستاده است و آن مدعیان رفتهاند، بیآنکه به مجازات آن حرفهای گزاف، کسی یقه آنها را گرفته باشد و به پشت درهای کنکور برده باشد که: از نوبیاموز! که هیچ چیز نیاموختی!
کنکور به اشکال دیگر یعنی با اعتماد به ساختار و انتخاب دانشگاه در همهجای دنیا هست. اما حالا که در کشور ما به این شکل هیولایی برگزار میشود، فقط به این آمار و تحلیلی که از آن دارم، توجه کنید تا ببینید این چه هیولایی است درون یک چاله عمیق به نام کنکور. امسال یک میلیون و 152 هزار و 518 نفر در کنکور شرکت کردند. با آنکه کسانی که در سن مناسب تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی هستند، چندینبرابر این است ولی جوانان از رفتن به دانشگاه دل کندهاند. در کنکور امسال، زنان (63 درصد) دوبرابر مردان (37 درصد) هستند. این یک فاجعه است. مقصود اول اغلب دانشجویان دختر از رفتن به دانشگاه، بهدستآوردن قدرت انتخاب شریک زندگی بهتر است. اما آن شریک نگون بخت خود را از دانشگاه کنار کشیده و برای فراهمآوردن فرصت سریعتر ازدواج، به دستآوردن یک شغل را بر چهار سال تحصیل یک لیسانس بیخاصیت ترجیح داده است! پس در آینده همان دختر درسخوانده حاضر نمیشود همسر چنین پسر درسنخواندهای شود؛ و این اوج چرخه باطل است. به همینسادگی، پسر درس نمیخواند تا زودتر به کار و پول برسد و بتواند ازدواج کند و دختر درس میخواند تا بتواند همسر بهتری انتخاب کند ولی هر دو بهشدت در حال دورشدن از یکدیگرند! و آمار ازدواج و فرزندآوری گواه این مدعاست!
از رقم ثبتنامیهای کنکور امسال که کمتر از پارسال و پارسال کمتر از پیارسال است، نزدیک 170 هزار نفر برای گرفتن کارت ورودی اقدام نکردند! این خودش خوب نشان میدهد که کنکور چه موجودی است! و از کسانی که کارت ورودی گرفتند حدود 50 هزار نفر در کنکور شرکت نکردند. اینها تحلیلهای متعددی میتواند داشته باشد، ولی دستکم میتوان گفت هیولایی است که هرچه به آن نزدیک میشویم، دستهای از روبهروشدن با آن میگریزند! از این تعداد که به کنکور شرفیاب شدند (بهجز کسانی که میدانیم درس نخواندهاند و تست نمیزنند و به جبر خانوادهها یا برای راضیکردن آنان یا برای احتمال بهدستآوردن فرصت گریز موقت از سربازی، پاسخنامهها را شانسی پر میکنند)، شمار بسیار بالایی از کسانی که مجاز به انتخاب رشته میشوند، رشتهای را انتخاب نمیکنند! آمار پارسال نشان میدهد در کنکور 1402، یک میلیون و 60 هزار نفر مجاز به انتخاب رشته شدند و فقط 600 هزار نفر انتخاب رشته کردند! از این رقم بسیاری هرگز برای ثبتنام در دانشگاه مراجعه نمیکنند و بسیاری دیگر در همان ترم اول یا سال اول و دوم انصراف میدهند! در یک مورد مشخص دانشجویان رشته باستانسنجی در یکی از دانشگاههای هنر ابتدا 14 نفر پس از قبولی در کنکور، دانشگاه ثبتنام کردند، اما 9 نفر در ترم اول حاضر نشدند و یکنفر دیگر هم در ادامه منصرف شد! این رشته واحد شیمی دشواری برای علومانسانیها و آقایان و خانمها گویا آن رشته را که یکی از آموزههایش سنجش قدمت آثار با ایزوتوپ کربن 14 است، با رشته باستانشناسی اشتباه گرفته بودند، یا دلایل متورم دیگر! همینجا لازم است یادآوری کنم در بسیاری از دانشگاههای دنیا به دانشجوی ورودی، دقیق و با ذکر مصادیق میگویند که چه درسی میخواند و در آینده چهکاره خواهد شد یا چه فرصتهای شغلی انتظار او را میکشد.
اما کنکوریهای ما بسیاری هیچشناختی (هیچ یعنی هیچ) از رشتهای که انتخاب میکنند، ندارند. اما این هیولا هنوز ترسناکترین روی خود را نشان نداده است. روی بی رحم این هیولا آنجاست که بیشتر فارغالتحصیلان رشتههای دانشگاهی، هرگز (هرگز یعنی هرگز) در رشتهای که درس میخوانند، وارد شغل و حرفه نمیشوند و در شغلی که انتخاب میکنند، هیچ وابستگی به دروسی که خواندهاند، ندارند! در اینباره پژوهشهایی شده است که میتوان دید، اما شخصاً مدعی هستم در طول سهدهه کار روزنامهنگاری فقط یکدرصد همکارانم روزنامهنگاری خوانده بودند و از تحصیلات دیگر از مهندسی دامپروری تا حسابداری و حقوق و پزشکی و پرستاری تا میکروبیولوژی در میان آنان فراوان بود. تصور کنید استاد فیزیک را که چهار سال تمام از مکانیک کوانتومی برای دانشجو میگوید و عرق میریزد و بعد دانشجوی خود را میبیند که در یک شرکت تجاری، پشت میز نشسته و بازاریابی میکند و همه به او میگویند آقای مهندس! این است آن هیولای کنکور و آنچه گفتم بهقدر ضرورت یک مقاله ژورنالیستی بود نه بهقدر اندازة آن هیولای ماندگار!
منبع: جوان
انتهای پیام/